شعر کودکانه باغ جا نماز
از باغ جا نمازم
آهسته پر کشیدم
رفتم به سوی باغی
یک باغ سبز و خرم
دیدم که گل در آن باغ
روییده دسته دسته
دیدم کنار گلها
یک شاپرک نشسته
آن شاپرک مرا دید
پر زد به سویم آمد
او با خودش گل آورد
گل را به چادرم زد
گفتم: به شاپرک جان
این گل چه خوب و ناز است
او شادمان شد و گفت:
این گل، گل نماز است
شعرکودکانه نماز ستون دینه
نماز ستون دینه
یک کار بهترینه
تو کتاب ها نوشته
مانع کار زشته
به لوح سینه نوشت
نماز کلید بهشت
نماز ما تا بپاست
تشکری از خداست
در بهشت باز باز
بیاید بخونیم نماز
هرکس نماز بخونه
بدونه خوب میدونه